English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9207 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
corona discharge current U جریان تخلیه کورونا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corona discharge U تخلیه کورونا
lightning discharge current U جریان تخلیه
discharge currect U جریان تخلیه
corona losses U گمگشتگی کورونا
corona effect U اثر کورونا
corona losses U تلفات کورونا
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
exhaust U تخلیه
evacuated U تخلیه
discharges U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
depletion U تخلیه
unstuffing U تخلیه
evacuation U تخلیه
discharge U تخلیه
evacuate U تخلیه
evacuating U تخلیه
stripping U تخلیه
emptying U تخلیه
exhausts U تخلیه
evacuates U تخلیه
unloading U تخلیه
LSD U تخلیه
discharged U تخلیه
disembarkation U تخلیه
air evacuation U تخلیه هوایی
unload U تخلیه کردن
medical evacuation U تخلیه بیماران
medical recovery U تخلیه پزشکی
bank sluice U دریچه تخلیه
road clearance U تخلیه جاده
medical evacuation U تخلیه پزشکی
disembarkation U تخلیه کردن
tipper U تخلیه کننده
area evacuation U تخلیه منطقهای
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
drain cock U لوله تخلیه
discahrge pipe U لوله تخلیه
medical evacuation U تخلیه بهداری
discharge chute U سرسره تخلیه
depopulation U تخلیه جمعیت
battlefield evacuation U تخلیه پزشکی
sluices U دریچه تخلیه
debarkation net U تور تخلیه
neural discharge U تخلیه عصبی
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
oscillating discharge U تخلیه مواج
undulatory discharge U تخلیه مواج
ozone depletion U تخلیه اوزون
point discharge U تخلیه نقطهای
drain U تخلیه کردن
drained U تخلیه کردن
draining U تخلیه کردن
drains U تخلیه کردن
coefficient of discharge U ضریب تخلیه
corona discharge U تخلیه الکتریکی
corollary discharge U تخلیه تبعی
cooling water discharge U تخلیه اب سرد
sluiced U دریچه تخلیه
sluice U دریچه تخلیه
blow off U شیر تخلیه
depletion layer U ناحیه تخلیه
depletion zone U ناحیه تخلیه
depletion barrier U ناحیه تخلیه
depletion area U ناحیه تخلیه
residual discharge U تخلیه مانده
brush discharge U تخلیه جارویی
dejecta U تخلیه مدفوع
discharge U تخلیه الکتریکی
discharge U تخلیه بار
quitting U تخلیه خانه
discharges U تخلیه الکتریکی
quit U تخلیه خانه
discharges U تخلیه بار
chain of evacuation U سیستم تخلیه
defecation U تخلیه شکم
relief well U چاه تخلیه
evacuate U تخلیه کردن
evacuant U تخلیه کننده
evacuates U تخلیه کردن
exhaust chute U ناودان تخلیه
exhaust stroke U مرحله تخلیه
escape channel U مجرای تخلیه اب
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
electron discharge U تخلیه الکترونها
evacuated U تخلیه کردن
electrical discharge U تخلیه برقی
main discharge U تخلیه اصلی
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
flaming discharge U تخلیه مشتعل
evacuating U تخلیه کردن
sluiceway U دهانه تخلیه
unloads U تخلیه کردن
internal discharge U تخلیه داخلی
high rate discharge U تخلیه شدید
unloaded U تخلیه کردن
impulse discharge U تخلیه ضربهای
site clearance U تخلیه کارگاه
glow discharge U تخلیه تابنده
glow discharge U تخلیه تابناک
self maintained discharge U تخلیه ناوابسته
vacate U تخلیه کردن
vacated U تخلیه کردن
vacates U تخلیه کردن
vacating U تخلیه کردن
surging discharge U تخلیه نوشی
catharsis U تخلیه هیجانی
lightning discharge U تخلیه اتمسفری
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
discharge recorder U تخلیه نگار
discharge resistance U مقاومت تخلیه
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
discharge valve U سوپاپ تخلیه
discharge velocity U سرعت تخلیه
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
discharge pressure U فشار تخلیه
discharger of a capacitor U تخلیه خازن
discharge opening U مجرای تخلیه
discharge opening U راهگاه تخلیه
rotary discharger U تخلیه گر گردان
discharge cock U شیر تخلیه
discharge conveyor U نوار تخلیه
discharge end U سمت تخلیه
discharge end U محل تخلیه
discharge gate U دریچه تخلیه
discharge head U ارتفاع تخلیه
abreaction U تخلیه هیجانی
discharge nozzle U فواره تخلیه
discharge of chips U تخلیه براده ها
to offload U تخلیه کردن
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
disembarked U تخلیه کردن
disembarking U تخلیه کردن
education pipe U لوله تخلیه
drain plug U پیچ تخلیه
disembarks U تخلیه کردن
discharging wharf U اسکله تخلیه
electric discharge U تخلیه الکتریکی
discharging berth U اسکله تخلیه
disembark U تخلیه کردن
second townsend discharge U تخلیه دوم تاونزند
exhausts U تخلیه کردن خروج
exhaust U تخلیه کردن خروج
silt ejector U تخلیه کننده رسوب
evacuee U پرسنل تخلیه شده
evacuate U تخلیه مزاج کردن
evacuated U تخلیه مزاج کردن
aeromedical evacuation U تخلیه پزشکی هوایی
road clearance U تخلیه کردن جاده
evacuees U پرسنل تخلیه شده
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
sediment escape U ساختمانهای تخلیه و شستشو
defecating U تخلیه کردن شکم
defecates U تخلیه کردن شکم
defecated U تخلیه کردن شکم
defecate U تخلیه کردن شکم
Recent search history Forum search
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
0halo current
0coopling
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com